آیا با این دوربین به استقبال آینده می رویم ؟
بیش از یک دهه از به وجود آمدن نخستین دوربین های میرورلس دیجیتال گذشته است و این دوربین ها از آغاز در هر دو زمینه عکاسی و فیلمبرداری قدرت بسیار زیادی را از خود نشان داده اند. بسیاری از عکاسان دوربین های میرورلس موجود در بازار را دوربین های دوگانه عکاسی/فیلمبرداری می دانند اما وجود قابلیت های عکاسی و فیلمبرداری به صورت همزمان در یک دوربین لزوما به معنای آن نیست که این عملکرد ها در بهترین و بهینه ترین حالت های قابل استفاده می باشند.
در بسیاری از موارد ، دوربین های میرورلس موجود در بازار صرفا دوربین های عکاسی هستند که قادرند تا فیلمبرداری با کیفیت را نیز در یک شکل ساده تر ارایه نمایند. اما برخی از محصولات همانند دوربین Panasonic's GH/S1H در اصل دوربین های فیلمبرداری هستند که قادر به انجام عکاسی نیز می باشند. اما با این وجود هنوز هم بسیاری از دوربین های میرورلس موجود در بازار دارای جریان کار و سیستم منو تنظیمات عکاسی هستند که بخشی از این تنظیمات در طول زمان های فیلمبرداری نیز قابل استفاده می باشند.
در این بین دوربین های حرفه ای مخصوص فیلمبرداری وجود دارند و بسیاری از هنرمندان ترجیح می دهند تا از یک دوربین حرفه ای فیلمبرداری برای تهیه آثار خود استفاده کنند . اما اگر چه این دوربین ها عملیات فیلمبرداری را در بالاترین سطح ممکن انجام می دهند باید توجه داشته باشیم که بسیاری از دوربین های فیلمبرداری حرفه ای قادر به عکس گرفتن نیستند. در دوربین های طراحی شده برای عکاسی/فیلمبرداری نیز همواره این مشکل وجود دارد تنظیمات دوربین بیشتر برای استفاده در طول زمان های عکاسی طراحی شده اند و قابلیت های فیلمبرداری آنها بسیار محدود می باشند.
اگر با هر دو نوع این دوربین ها کار کرده باشید، احتمالا متوجه این موضوع شده اید. رابطها و منوهای دوربین فیلمبرداری حرفهای برای گردش کار ویدیویی طراحی شدهاند و معمولاً ابزارهای ویدیویی خاص را به عنوان یک ویژگی استاندارد شامل میشوند.
اکثر مدلهای دوربین بدون آینه نیز دارای ابزارهای ویدئویی اختصاصی کمی هستند و اغلب آن موارد مخصوص به فیلمبرداری را در منوهای مملو از تنظیمات عکس خود مدفون میکنند. آنها برای پشتیبانی از گردش کار ویدیویی بهینه سازی نشده اند و سازندگان معمولاً از شما انتظار دارند کارهایی مانند استفاده از هیستوگرام را به عنوان پروکسی برای مشاهده شکل منحنی های نوردهی در تصویر را انجام دهید. از قضا، با توجه به موضوع این مقاله، کانن در اینجا متخلف بوده است و با فشار دادن دکمه ضبط در برخی دوربین ها، هیستوگرام را غیرفعال می کند.
در میان سازندگان دوربین های بدون آینه، پاناسونیک در طول تاریخ خود بهترین کار را برای گنجاندن ابزارهای خاص ویدئویی مانند اسکوپ، زاویه شاتر، LUTS داخلی و اخیراً نمایش تنظیمات دوربین های سینمایی Varicam خود در مدل های ویدئوگرا انجام داده است. با این حال، بیشتر این ابزارها در داخل یک سیستم منو در کنار تنظیمات عکسهای ثابت به صورت تو در تو باقی میمانند. این راه حل بدی نیست، و ما کاملاً منوهای پاناسونیک را دوست داریم، اما اغلب آرزوی وجود راه بهتری را داشته ایم.
اینجا جایی است که دوربین جدید کانن R5C وارد می شود. این محصول به طور کامل رویکرد های متفاوتی دارد. سوئیچ پاور آن به شما امکان میدهد بین حالتهای عکس و فیلم جابهجا شوید، اما بر خلاف دوربینهای دیگر با کنترلهای مشابه، این دوربین امکاناتی بسیار بیشتر از یادآوری تنظیمات شما در هر یک از حالت های عکاسی و فیلمبرداری را در اختیار شما قرار می دهد .
این دوربین زمانی که در حالت عکس روشن می شود، درست مانند یک دوربین بدون آینه کانن که برای عکاسی طراحی شده است عمل می کند - در این مورد، EOS R5 و در این شرایط ، این دوربین همان کیفیت تصویر، منوها و عملکردی را دارد که از یک دوربین عکاسی ( EOS R5 ) انتظار دارید.
با این حال، هنگامی که آنرا برای حالت فیلمبرداری روشن می کنید ، مانند یک دوربین Cinema EOS عمل می کند. در این شرایط تنظیمات دوربین از سیستم منوی Cinema EOS استفاده میکند و گزینههای مشابهی با دوربینهای فیلم سینمایی Cinema EOS را در اختیار شما قرار می دهد که از جمله آنها به دامنههای ویدئویی، نمایشگرهای رنگی کاذب، و یک رابط و سیستم منو که حول یک گردش کار ویدیویی طراحی شدهاند می توان اشاره نمود. اگر میخواهید درک درستی از این کار داشته باشید، میتوانید شبیهساز منوی Cinema EOS C300 Mark II Canon را که در سایت اصلی نمایندگی دوربین کانن وجود دارد امتحان کنید.
اجازه دادن به دوربین برای کار با استفاده از دو رابط کاربری کاملاً متفاوت بر اساس برنامهای که استفاده میکنید یک فرایند بسیار منطقی است، اما غیر از کمپانی کانن ( Canon ) هیچکس تا کنون این کار را نکرده است. البته کمپانی های مختلف دلایل بسیار زیادی را برای عدم انجام اینکار می توانند بیان کنند . طراحی یک دوربین با این مشخصات به حجم کار بسیار زیادی نیاز دارد ، طراحی آن بسیار پیچیده است و هزینه های زیادی را پیش روی شرکت های سازنده دوربین قرار می دهد . از دیدگاه کاربر نهایی، این یک پیشرفت عالی است، و ما امیدوارم که حرکت کانن سایر تولیدکنندگان را تشویق کند که از این روند پیروی کنند.
علاوه بر منوهای جداگانه، دکمههای روی R5C دارای دو دسته برچسب هستند، یکی نشان دهنده عملکردهای عکس و دیگری نشان دهنده عملکردهای آنها در طول زمان فیلمبرداری می باشد . انجام اینکار برای هر یک از تولید کنندگان دوربین قطعا آسان است اما در هر صورت باید به خاطر داشته باشیم که Canon برای نخستین بار از این سیستم استفاده نموده است .
اما آیا R5C کامل است؟ قطعا خیر. در این دوربین برخی از ویژگی های بسیار مهم حذف شده اند که از جمله آنها به فیلتر های ND داخلی دوربینهای فیلمبرداری می توان اشاره نمود. این فیلتر ها یک ابزار بسیار ضروری برای اکثر فیلمبرداران هستند، و به نظر من، یک دوربین هیبریدی واقعی باید این فیلتر ها را نیز در درون ساختار خود قرار دهد . مطمئنا، این یک چالش خواهد بود، اما مهندسانی که در شرکت های دوربین کار می کنند، افراد بسیار باهوشی هستند.
انتقادات دیگری نیز نسب به R5C وارد می باشند، مانند استفاده از پورت micro HDMI، باتری که قدرت کافی برای کنترل عملکرد لنز را در تمام تنظیمات ارائه نمی دهد، و تاخیر در تغییر حالت عکس و فیلم، اما اینها مشکلات قابل حل هستند.
هر محصول هیبریدی که برای انجام چندین کار تخصصی طراحی شده باشد لزوما در برخی از قسمت ها بنا به دلایلی عملکرد ضعیف تری را ارایه خواهد داد . همین امر در مورد دوربین ها نیز صدق می کند. اگر برای برآورده کردن نیازهای خود به ابزاری بسیار کامل نیاز دارید، این ابزار وجود دارد، اما دوربین های بدون آینه برای بسیاری از کارها انتخاب خوبی هستند. Canon یک رویکرد عالی برای ساخت دوربینهای بدون آینه نشان داده است که بهتر از یک نقش ترکیبی پشتیبانی میکنند، اگر چه ما می دانیم که این محصول یک دوربین کاملا بدون ایراد نیست اما در هر صورت این نخستین تلاش یک غول دوربین سازی برای ارایه یک دوربین هیبریدی با ویژگی های بسیار حرفه ای در هر دو حالت عکاسی و فیلمبرداری می باشد.
تهیه و تنظیم : ایده آل دوربین - نمایندگی تعمیر دوربین و لنز کانن در ایران