آموزش هدف گذاری و انتقال منظور در عکاسی
هدف گذاری و انتقال منظور عکسبرداری
به معنای هدف و آگاهی عکاس در انتقال یک پیام خاص به بیننده است. این مفهوم نشان دهندهی این است که عکاس با قصد خاصی تصویر را ثبت کرده و مخاطبان را به تفکر و حسی خاص سوق میدهد. بدون هدف قوی، عکس ممکن است به عنوان یک سری صحنههای بیاهمیت و بدون هدف درک شود، در حالی که با منظور قوی، عکس میتواند به عنوان یک اثر هنری قدرتمند و الهامبخش درک شود.
هدف از عکاسی با استفاده از موضوع انتخابی، زاویهی دید، استفاده از نور و رنگ، فرم و ساختار و سایر عوامل بصری بیان میشود. هر یک از این عناصر ممکن است برای انتقال منظور عکاس استفاده شود. برای مثال، یک عکس با تمرکز بر زندگی شهری ممکن است با استفاده از زوایای دوربینی دیگر و بازتاب نورهای شهری بر روی شیشهها، احساس پرشتابی و پرجنب و جوش شهر را به بیننده القا کند.
در نهایت، هدف در عکاسی به عنوان یک مؤلفهی مهم میتواند تأثیر عمدهای بر تفسیر و درک عکس داشته باشد. بنابراین، برای داشتن یک عکس قوی و مؤثر، علاوه بر تکنیکهای فنی، درک منظور و هدف
در عکاسی، قوانین بسیاری وجود دارد که میتوان آنها را به صورت متفاوتی رعایت، خم و حتی نادیده گرفت. به نظر من، تفاوت بین یک تصویر "موفق" و یک تصویر "ناموفق"، در این است که چقدر منظور پشت هر تصمیم توسط عکاس از طریق تصویرش به خوبی انتقال یافته است.
به نظرم، تقریباً هر مکان، هر موضوع و هر سبکی قابلیت کار کردن دارد، تنها شرط آن این است که تصویر با یک منظور واضح اجرا شده باشد. حالا میدانم که تاکنون حدود ۳۰۰ بار از واژه "منظور" استفاده کردهام، اما اجازه دهید کمی بیشتر درباره آن توضیح دهم.
منظور و هدف عکاسی در اینجا به معنای هدف و قصد عکاس در طراحی و اجرای تصویر است. عکاس با انتخاب موضوع، زاویهی دید، نورپردازی، استفاده از فرم و ساختار و دیگر تصمیمات بصری، سعی میکند تا هدف خود را به طرز واضحی به بیننده انتقال دهد.
به طور مثال، یک تصویر با تمرکز بر طبیعت ممکن است با استفاده از رنگها و نورپردازی نرم و آرام، احساس آرامش و صلح را به بیننده منتقل کند. در عوض، یک تصویر با منظور برجستهسازی ناهماهنگیها و شکستگیهای شهری، با استفاده از رنگهای قوی و زوایای تند دوربین، میتواند احساس حرکت و پویایی را به بیننده القا کند.
در پایان، باید گفت که منظور در عکاسی نقش مهمی در تفسیر و درک تصویر ایفا میکند. بنابراین، برای داشتن یک تصویر قوی و مؤثر، علاوه بر اجتناب از خطاهای فنی، به بیان منظور و هدف واضح و قوی در تصویر نیز توجه کنید.
هیچگاه دوربینهای خود را جهت تعمیر ، به تعمیرکار نماهای بدون مجوز ندهید، چرا که بسیار اتفاق افتاده است که آنها با تخریب قسمتهای سالم دستگاه، نه تنها مشکل اصلی را رفع نکرده اند ، بلکه مشکلات جدید دیگری نیز به روی دستگاه اضافه نموده اند.
عکاسی با هدف
برای من، این یکی از تفاوتهای قابل توجه بین یک عکاس با تجربه و یک عکاس تازهکار است. اگر با عکاسان با تجربه صحبت کنید، تقریباً مطمئنم که بیشتر آنها به شما میگویند که بهندرت دکمهی شاتر را بدون یک ایدهی کلی از نمای نهایی تصویر فشار میدهند. وقتی با دوربینم به بیرون میروم، همیشه همین روحیه را دارم. نمیتوانم به یاد آوری آخرین باری که دکمهی شاتر را بدون داشتن هدف و تصویر نهایی فشرده باشم.
به عنوان مثال، اگر قصد تصویربرداری با تبدیل به سیاه و سفید را داشته باشم، من تضادها در صحنه را در نظر میگیرم و سعی میکنم از آن به بهترین شکل ممکن استفاده کنم. به جای تصویربرداری و تبدیل آن به سیاه و سفید در مرحله ویرایش، من در حین تصویربرداری صحنه را به صورت سیاه و سفید تصور میکنم. با این حال، این بدان معنا نیست که به ایده اولیهام کاملاً متعهد هستم .گاهی اوقات تصویر نهایی من کاملاً متفاوت خواهد بود، به دلیل تغییری که در نرمافزار ویرایش ایجاد کردهام که ناگهان به من کمک میکند تا صحنه را به یک شیوه دیگر ببینم یا تصویری کاملاً جدید کشف کنم.
به هر حال، داشتن یک ایده از نمای نهایی تصویر میتواند به شما کمک کند تا احتمال داشتن تصویر موفقتری را افزایش دهید و تعداد تصاویر بیهوده را کاهش دهید که باید آنها را فیلتر کنید. پس، چرا تصویربرداری با هدف به این اندازه مهم است؟
به شما در قالببندی مناسب تصویر کمک میکند: یکی از بزرگترین اشتباهاتی که در سالهای ابتدایی خود انجام میدادم، عدم در نظر گرفتن برشی برای استفاده در تصویر نهایی بود. این به معنای آن بود که اغلب تصویر را بدون فضای تنفس تصویربرداری میکردم، که معمولاً منجر به چالشهای برش ناجور میشد، به خصوص در هنگام تنظیم خطوط. اکنون همیشه کمی گستردهتر از نیازمندیها تصویربرداری میکنم که به من امکان آزادی بیشتری برای انجام تغییرات کوچکی که ممکن است در طول فرایند خلاقیت با آنها مواجه شوم، میدهد. این همچنین در هنگام تنظیم خطوط و هموار سازی تصویر به کمک شما میآید. گاهی اوقات، اگر بیش از حد چسبیده عکسبرداری کنید، تنظیم خطوط/زوایا یا هموار سازی تصویر میتواند منجر به از دست دادن برخی از عناصر شود یا ترکیب/قالب بندی را به هم بزند. عکسبرداری گستردهتر از انتظارها، اطمینان میدهد که میتوانید این تنظیمات را انجام دهید و هنوز هم با تصویر مطلوب خود پایان یابید.
این به شما کمک میکند تا از عناصر داخل قاب به درستی استفاده کنید: یکی از اشتباهات رایجی که از عکاسان تازه وارد میبینم، عکسهایی هستند که دارای چندین عنصر هستند که به نظر نمیرسد در قابل همگامی با یکدیگر باشند. اغلب پیش میآید که من به سرعت در اینترنت به عکسی برخورد میکنم که مثل 3 تصویر جداگانه که به هم دوخته شدهاند به نظر میرسد، زیرا عناصر داخل قاب هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند. لحظهای را صرف تصور صحنه به عنوان یک تصویر نهایی میکند که به شما کمک میکند تا آن را به اجزای آن تقسیم کنید و درک کنید که کدام یک از این عناصر به تصویر به عنوان یک کل کمک میکند یا نمیکند. علاوه بر این، فکر کردن به هر عنصر به عنوان یک واحد هماهنگ و نحوه تعامل آنها با یکدیگر به شما کمک میکند تا به دنبال عناصری باشید که به عنوان خطوط راهبردی و عناصر جلویی مناسب در هنگام عکاسی در میدان قرار دارند.
این به شما کمک میکند قاب را تمیز کنید: یکی از اشتباهات متداولی که میبینم، عدم قرار دادن عکاس در موقعیت مناسب برای گرفتن قاب تمیز است. نمیتوانم تعداد بارهایی را که توضیحات من شامل عبارتی شبیه به "اگر یک قدم به چپ/راست میگرفتید..." بود، بشمارم. صحنهها ممکن است شگفتانگیز باشند، اما مهم است از آشفتگیهای بیموردی که میتوانست به سادگی با گرفتن یک قدم در هر جهتی برداشته شوند، خودداری کنید. راه سادهتر برای جلوگیری از این امر، عکس بگیرید و آن را در صفحه پشتیانی بررسی کنید. این به معنای بررسی جزئیات داخل تصویر مانند لبههای قاب است. همیشه توصیه میکنم از صفحه پشتیانی استفاده کنید، زیرا چشم انسان در زمان واقعی به این عناصر کوچک عموماً غافل میشود. از طرف دیگر، اگر صحنه را با دانش اینکه قصد دارید در فتوشاپ چیزی را کلون کنید، عکاسی کنید، میتوانید تصویر را با این عنصری که از قبل در ذهن خود پاک کردهاید بگیرید. گاهی اوقات غیرممکن است زاویهای را بدون ورود شاخهها یا استوانهها به قاب بگیرید، بنابراین درک این مسئله که قصد دارید آنها را در مرحله پسانتشار برداشت کنید، یک مزیت از تصویر سازی صحنه به عنوان یک تصویر نهایی است.
این به شما درنظر گرفتن نور کمک میکند: همانطور که میگویند "عکاسی نور است". بعضی اوقات منظرهای جالب را میبینم که نور مورد نیاز برای جلوه آن وجود ندارد. گاهی نور وجود دارد، اما عکاس به کنتراست آن توجه نکرده است و نتیجه آن، نورهای زیادی است. درک آنچه میخواهید تصویر شما به نظر برسد، به شما کمک میکند تا به مواردی مانند ترکیب نور متمایز بین تصاویر فکر کنید. علاوه بر این، اگر شما به دنبال یک نگاه خاص مانند یک تصویر با کیفیت بالا هستید، ممکن است بخواهید بخشهای خاصی از تصویر را بیش از حد بیرون بیاندازید. این به شما اجازه میدهد تا اطمینان حاصل کنید که تنظیمات دقیقی را برای هر تصویر به دست میآورید. دانستن اینکه تصویر نهایی شما چگونه خواهد بود، قبل از عکاسی نه تنها ضروری برای ایجاد تصاویر منحصر به فرد است، بلکه میتواند زمان زیادی را برای اصلاح اشتباهات در مرحله پسانتشار صرفه جویی کند.
این به شما کمک میکند تنظیمات را در نظر بگیرید: گاهی اوقات برای یک عکاس تازهکار پرسیده میشود که از چه تصمیمی برای انتخاب تنظیمات استفاده کردید؟ و پاسخ معمولاً این است که هیچ تصمیمی نگرفتهایم. از موضوعاتی مانند سرعت شاتر، دیافراگم و ایزو متوجه شدن هرچه بهتر است، اما این یک مسئله کاملاً متفاوت است که چگونه آنها را برای دستیابی به تأثیرات مختلف استفاده کنید. آیا میخواهید صحنه خود را تیز یا مبهم بگیرید تا حرکت را منتقل کنید؟ آیا میخواهید صحنه خود را بیش از حد روشن یا کمرنگ کنید؟ آیا میخواهید پسزمینه خود را با کیفیت یا بوکه نگه دارید؟ به دست آوردن اثر موردنظر شما نیاز به ترکیبی از درک تنظیمات و زمان استفاده از آنها دارد.
از طرف دیگر، مهم است همیشه بر روی مهارتهای عکاسی خود کار کنید و تجربه بیشتری کسب کنید. عکاسی یک هنر پویا است و با تمرین مداوم میتوانید مهارتهای خود را بهبود بخشید و تصاویر بهتری بسازید.
ویرایش با هدف
مهمترین بخشی است که به تصویر نهایی شما شخصیت و زندگی میبخشد. ویرایش نیرویی قدرتمند در دسترس عکاسان است که با آن میتوانند برجستگیها را تقویت کرده، رنگها را تغییر داده و جزئیات را بهبود بخشند. در واقع، یک تصویر عالی به خوبی به نمایش درآمده است ولی اگر به طور صحیح ویرایش نشود، قدرت و اثرش کاهش خواهد یافت.
ویرایش با هدف به شما اجازه میدهد تصویر نهایی خود را با دقت و هماهنگی بیشتری ایجاد کنید. در این فرآیند، شما میتوانید روشهای ویرایش پیشرفته را مانند تطبیق رنگ، تنظیم توازن نوری، اعمال فیلترها و افکتهای ویژه، حذف عناصر اضافی و تعدیل جزئیات را به کار ببرید. با داشتن هدف ویرایش، شما میتوانید به راحتی به تصویری که در ذهنتان دارید، نزدیک شوید و با استفاده از ابزارهای ویرایش، آن را به واقعیت نزدیکتر کنید.
علاوه بر این، ویرایش با هدف به شما امکان میدهد تا تصاویر را به نحوی ویرایش کنید که هماهنگی و توازن در کل مجموعهی عکسهایتان حفظ شود. با داشتن یک هدف مشخص، شما میتوانید استایل و طرح بصری یکپارچهای را در تمام تصاویر خود ایجاد کنید، که این امر به عنوان یک نشانگر هویت شخصی شما به عنوان عکاس عمل میکند.
در نهایت، ویرایش با هدف به شما امکان میدهد تا عکسهای خود را به سطح بالاتری از ارزش و تأثیر قابل ملاحظه برسانید. با داشتن یک هدف در ذهن، شما میتوانید انتخابهای هوشمندانهتری در مورد روشهای ویرایش، تنظیمات رنگ و نور، تعادل کروماتیک و سایر جزئیات انجام دهید. این به شما امکان میدهد تا تصاویرتان را به یک سطح بیشتر از حرفهای برسانید و به طور کلی به عنوان یک عکاس حرفهای تشخیص داده شوید.
بخش دوم عکاسی که قبلاً در بالا اشاره کردهام، فرآیند پسپردازش است. بدون شک، بزرگترین مشکلی که در مورد آموزش ویرایش مشاهده میکنم، عدم هدف و اندازهگیری در پشت انتخابهای آنان است. تصحیح رنگ آسمان کبود تیره (تیل) برای من یکی از بدترین انتخابهای ویرایشی است که تصویر را برایم خراب میکند، بدون در نظر گرفتن عوامل دیگر. این به معنای این نیست که همه تصاویری با آسمان کبود تیره (تیل) را دوست ندارم، اما مانند زاویهی هلندی، هر چیزی زمان و مکان خاصی برای استفاده دارد. با این حال، آسمان کبود تیره (تیل) تنها مورد نقض "عکسبرداری حالا و نگران ویرایشها بعدا" نیست.
هرچند که ویرایشهایی مانند آسمان کبود تیره (تیل) و شهرهای سایبرپانک میتوانند به عنوان ویرایشهای جستجوی روند باشند، گاهی انتخابهای ویرایشی قدیمی هم با همین مسئله روبرو میشوند. اغلب تصاویری را که به سیاه و سفید تبدیل شدهاند میبینم، بدون دلیلی جز آنکه برای ظاهر هنری به نظر میرسد. در مورد ویرایش تصویر برای سیاه و سفید، بهتر است اگر تصویر اصلی برای این نوع ویرایش طراحی شده باشد. این همه برای این است که وقتی ویرایشی را در تصویر خود اعمال میکنید، باید یک ایده واضح از دلیل انجام هر ویرایش خاصی داشته باشید. پس به چه معنی ویرایش با هدف است و چگونه میتواند کمک کند؟
بیمه و گارانتی دوربین ، دو جلسه کلاس عکاسی رایگان، تعیین میزان سلامت شاتر و بدنه دوربین به صورت کاملاً رایگان ، سرویس رایگان دوربین و لنز ، تعیین تعداد شاتر دوربین و ... تنها گوشهای از خدمات ارزندهی شرکت ایدهآل دوربین هستند. این شرکت در تعمیرات دوربین و لنز بزرگترین مرکز در ایران و خاورمیانه است.
به شما در بیان یا تأکید بر احساسات/جو داخل تصویرتان کمک میکند: من تازه داشتم درباره نارضایتی خود از آسمان کبود تیره (تیل) صحبت میکردم، اما حقیقت کامل این است که من در واقع فقط از آسمان کبود تیره (تیل) ای که بیهدف به تصاویر طبیعت یا شهرسازی اضافه میشود، ناراحت هستم. اگر این اثر برای تقویت جو یک تصویر مانند یک تم دیستوپیا یا تصویر غیر واقعی استفاده شود، در این صورت شاید واقعاً دوستش داشته باشم. با این حال، اضافه کردن آسمان کبود تیره (تیل) به تصویر کوهها و یک دریاچه، آن را غیر واقعی نمیکند، زیرا همچنان تصویری از کوهها و دریاچه با آسمان کبود تیره (تیل) است. من اغلب از نرمافزار ویرایشی خود برای تقویت رنگهایی که صحنه به من ارائه میدهد، استفاده میکنم زیرا تصاویر RAW عموماً قسمتی از زندگی رنگ را از دست میدهند. این بدان معناست که به عنوان مثال، من انتخابهای ویرایشی را برای تقویت عناصری که با غروب آفتاب همراه هستند، مانند افزودن کمی نارنجی/زرد برای کمک به بیننده تا حس گرمای آفتاب غروب را تجربه کند، انجام میدهم. این به این معنی نیست که تمام ویرایشهای شما باید واقعگرایانه به نظر برسند اما مطمئن شوید هر انتخابی به سمت تصویری که میخواهید ایجاد کنید، برود.
میتواند به شما در هدایت بیننده کمک کند: اغلب من این کار را با استفاده از تنظیمات محلی برای روشنتر کردن نقاط مورد علاقه یا افزودن عمق به یک تصویر انجام میدهم. اگر ایدهای داشته باشید که میخواهید بیننده به چه مکانی نگاه کند، میتوانید از ابزارهای خود برای کمک به آنها استفاده کنید. خیلی از مواقع، وقتی یک تصویر را میبینم، اولین فکرم این است: "باید به چه چیزی نگاه کنم؟" یا "فوکوس کجاست؟" در حالی که بسیاری از این مسئله از عکاسی با هدف شروع میشود، یک تصویر بهتر میتواند با یک ویرایش همراه منسجمتر شود.
میتواند به شما در انتخابهای ویرایشی دقیقتر کمک کند: وقتی برای اولین بار به ویرایش تصاویر میپردازیم، میتواند غرق کننده باشد. به همین دلیل، بسیاری از عکاسان تازهکار از پیشتنظیمات استفاده میکنند. من نیز مستثنی نبودم. وقتی شروع به ویرایش تصاویر خود کردم، به سادگی روی بخش "پیشتنظیمات" در لایتروم کلیک میکردم و به آن اجازه میدادم که هدایتکننده من باشد. پس از مدتی که از موقعیتهای محدود ویرایشی خارج شدم، به مرحله منطقی بعدی رفتم: اضافه کردن افکت حاشیه به تمامی عکسهایم بدون دلیل قابل تمیزی. بدون شک، بسیاری از کارهای قبلی ام به عنوان یک آموزش عمل کرد. آنها به من کمک کردند تا همواره تصمیمات دقیق تری را برای هر تصویر اتخاذ کنم و نیازی به استفاده از پیشتنظیمات برای تصاویر جدید نداشته باشم.
در نهایت، همانطور که قبلاً اشاره کردم، هرگاه در فرایند ویرایش یک تصویر باشید، بسیار مهم است که هدف و اندازهگیری در پشت انتخابهایتان را داشته باشید. بدون این هدف و راهنمایی، ویرایش تصویر به راحتی میتواند به تصاویری منتهی شود که به نظر غیر واقعی یا بیمعنا میرسند. به عنوان یک عکاس، هدف شما باید بیان احساسات شما و تجربه شما از صحنه باشد و ویرایش باید به آن اهداف خدمت کند. با مرور ویرایشهایتان، از خود بپرسید: آیا این ویرایش به من کمک میکند تا احساسی را که در زمان عکاسی داشتم، به بیننده منتقل کنم؟ آیا این ویرایش به تأثیرگذاری بر تم و جویی که میخواستم ایجاد کنم کمک میکند؟ این سؤالات به شما کمک خواهند کرد تا ویرایشهایتان را متعادل و هدفمندانه انجام دهید.
جمعبندی:
هر چند عکاسی و ویرایش تصویر با هدف انجام دادن مهم است، اما این مانند یک جادوگری نیست. هیچ راهی وجود ندارد که همه تصاویری که تصور میکنید، عکاسی میکنید و ویرایش میکنید، دقیقاً همانطوری که تصور کردهاید یا حتی خوب شوند. با این حال، اگر همه چیز را با هدف واضحی انجام دهید، شانس داشتن عکسهایی از کیفیت برتر یا قابل نمایش در دیوار بسیار بیشتر است.
برای کمک به عکاسان تازهکار، چند سؤال میتوانید از خود بپرسید هنگام عکاسی و ویرایش راهنمایی کننده باشد.
سؤالاتی که در هنگام عکاسی از خود بپرسید:
فوکوس این تصویر چیست؟ از خودتان بپرسید که قصد دارید بیننده را به چه بخشی از تصویر هدایت کنید و از آن برای کمک به ترکیب تصویر استفاده کنید.
چرا این تصویر را عکاسی میکنید؟ از خودتان بپرسید که چه چیزی در مورد صحنه به شما جالب میآید و چه چیزی را قابل عکاسی در مورد صحنه میدانید.
تنظیماتی که برای این صحنه مناسبتر هستند چیست؟ از خودتان بپرسید که آیا صحنه با تعریض کوتاه یا بلندتر بهتر به نظر میرسد؟ آیا عمق میدان کوتاه یا وسیع مناسبتر است؟
چگونه عناصر داخل قاب، فوکوس یا صحنه را تقویت میکنند؟ از خودتان بپرسید که آیا تمام عناصر با یکدیگر هماهنگ هستند و یک تصویر متمایز و هماهنگ تشکیل میدهند یا خیر.
چگونه قصد دارید این عکس را ویرایش کنید؟ آیا قصد تبدیل آن به سیاه و سفید را دارید؟ آیا نیاز به تلفیق نورها در ویرایش دارید؟
برای این تصویر از چه قسمتی از تصویر استفاده خواهم کرد؟ در نظر داشته باشید که تصویر نیاز به تعریض چه مقداری دارد و چگونه با برش و تنظیمات مورد نظرتان به نظر میرسد.
آیا این مکان از تصویر عمودی یا افقی بهرهمند میشود؟ در صورت عدم اطمینان، هر دو نوع عکس را بگیرید.
آیا شرایط مناسب هستند؟ بررسی کنید که آیا صحنه با هوای متفاوت یا در زمانی دیگر از روز بهتر به نظر میرسد.
آیا تشتتکنندههایی وجود دارند؟ تصویر را در صفحه نمایش پشت دوربین بررسی کنید قبل از اینکه بسته کنید.
سؤالاتی که در هنگام ویرایش عکس از خود بپرسید:
به دنبال چه نوع ظاهری میگردید؟ آیا میخواهید تصویری با ظاهر واقعگرایانه یا استایلیزه ایجاد کنید؟
برای چه دلیل این ویرایشها را انجام میدهید؟ از خود بپرسید که چرا ویرایشهای خاصی را بر روی تصویر انجام میدهید (مثلاً برای نشان دادن جزئیات بیشتر نیاز به افزایش سایهها داشتهاید)
چگونه این ویرایشها به تصویر کمک میکنند؟ از خود بپرسید که آیا انتخابهای استایلیستی که انجام دادهاید، تصویر را بهبود میبخشند (به عنوان مثال، اگر اشباع رنگ را در تصویر کاهش دادهاید، چرا فکر میکنید این انتخاب بهترین گزینه بوده است؟)
چگونه با ویرایشهای محلی میتوانید نگاه بیننده را هدایت کنید؟ ببینید کجا میتوانید از افزایش یا کاهش اجزاء مانند نوردهی و رنگ برای جلب توجه نگاه بیننده به بخشهای خاص تصویر استفاده کنید.
آیا برشی که در ذهنتان داشتید واقعاً کار میکند؟ ببینید آیا برشهای جایگزینی وجود دارد که بهتر به صحنه مناسب میشوند هنگامی که در نرمافزار ویرایش هستید.